او

آقا سلام

می دانم که حرفم ما می شنوید

می دانم که بر اعمالمان نظاره دارید

می دانم که از احوالمان با خبرید

می دانم که برایمان دعا می کنید

می دانم که دوستمان دارید

از خودمان برایمان دلسوزترید

اما غفلت وجودمان فراگرفته و شما را از یاد برده ایم

گناه و گناه و گناه

دلمان را تیره و تار ساخته است

علاقه به این دنیا ما را از حیات جاویدمان دور کرده است

مولای ما

نظری کن

شاید بیدار شویم

شاید هوشیار شویم

شاید به خود آییم

تا خدا را در آینه وجودی شما مشاهده کنیم

شما حجت خدا بر ما هستید

شما آیه مبارکه ای هستید که می تابید تا حیات بماند

ما به انتظار نور شما شب را می گذرانیم

ما منتظر صبح ظهوریم

هرچند در این انتظار صادق نیستیم

اما دلمان گرفته است

اشکمان جاری است

آقاجان

دعایمان کن

مبادا بدون معرفت تو بمیریم

که در جهالت مرده ایم

مولای ما

دستمان را بگیر و از دوزخ خود ساخته نجاتمان ده

الهی

ما را از یاران و منتظران واقعی او قرار ده

آمین یا رب العالمین